جواهرات معتبر از دوران باستان بسیار کمیاب و ارزشمند هستند. بسیاری از این جواهرات در موزهها و مجموعههای دولتی نگهداری میشوند. اگر یک قطعه عتیقه با
جواهرات عتیقه
قطعات جواهرات عتیقه منعکس کننده لحظات فوق العاده در زمان هستند و اغلب الهام بخش روندهای مدرن هستند.
طراحی و تنظیمات جواهرات عتیقه
جواهرات معتبر از دوران باستان بسیار کمیاب و ارزشمند هستند. بسیاری از این جواهرات در موزهها و مجموعههای دولتی نگهداری میشوند. اگر یک قطعه عتیقه با کیفیت در بازار ظاهر شود، قیمتهای بالایی را طلب میکند، به خصوص اگر دارای سنگهای قیمتی بزرگ باشد یا تاریخچهای غیرعادی داشته باشد.
تاریخچه طراحی جواهرات با برخی از پیشرفتهترین تمدنهای باستانی آغاز میشود و پیشرفتهای آنها را به ترتیب دنبال خواهیم کرد:
گوشواره رومی از سوریه
جواهرات باستانی از خاور نزدیک
جواهرات مصر باستان و احیای مدرن آن
نقش فنیقیان دریانورد
سبک کلاسیک و جواهرات یونان باستان
جواهرات اتروسکی و رومی و احیای مدرن آنها
میراث تزئینی سلتها
جواهرات امپراتوری بیزانس
آویز زمرد کاراول
آویز کاراول آویز ساخته شده از طلا، مینا و زمرد است (اواخر قرن شانزدهم).
سبکهای متنوع قرون وسطی اروپا
جواهرات استادانه رنسانس اروپا
گوهرشناسی و جواهرات شبه قاره هند
جواهرات باروک قرن هفدهم
جواهرات ویکتوریا
گردنبند طلا آشوری
یک گردنبند طلا که با یک قلاب به شکل سر حیوانات به هم متصل شده بود در مقبرهای یافت شد که شامل وسایل شخصی و بقایای دو ملکه آشوری بود.
جواهرات باستانی از خاور نزدیک
هنر جواهرسازی فراتر از استفاده اولیه از اقلامی مانند مهره و صدف و ریشه در بین النهرین باستان در حدود 4000 سال پیش دارد. جواهرات در بین النهرین باستان برای تزیین بدن انسان و همچنین مجسمههای خدایان ساخته میشد. اگرچه جواهرات معمولاً از ورقههای نازک طلا ساخته میشدند؛ اما از انواع تکنیکهای پیچیده فلزکاری مانند کلوزون، حکاکی، دانهبندی و فیلیگرن نیز استفاده میشد.
جواهرات ملکه پوابی
جواهرات اغلب با تعداد زیادی سنگ رنگی از جمله عقیق، جاسپر، لاجورد و کارنلین ست میشد. نقوش معمولی شامل مخروط و مارپیچ، برگ و انگور بود. در یک اکتشاف قرن بیستم که به عنوان بزرگترین یافته از زمان مقبره پادشاه توت عنخامن اعلام شد، صدها محل دفن در نزدیکی دهانه باستانی رودهای دجله و فرات حفاری شد.
روسری ملکه پوابی
روسری ملکه پوابی که روی کلاه گیس تشریفاتی پوشیده میشد از طلا، لاجورد و کارنلین ساخته شده بود.
گروه کوچکی از محلهای تدفین، مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد و حاوی آثار ارزشمندی هستند که امروزه به عنوان مقبره سلطنتی اور شناخته میشوند. در این میان مقبره ملکه سومری پوابی (یا شوباد) بیشترین هیجان را ایجاد کرد. نه تنها بدن او را با ردایی ساخته شده از طلا، نقره، لاجورد، کرنلیان، عقیق و کلسدونی پوشانده بود بلکه او همچنین یک روسری، گوشواره، دستبند و بسیاری از انگشترهای ساخته شده از طلا به سر داشت.
دستبند طلای آشوری
دستبندهای حفاری شده در مقابل نمرود.
مردان سومری و همچنین زنان به جواهرات علاقه داشتند. آنها دستبند، گوشواره، زیور آلات سینه طلا، انگشتر و گردنبند به دست داشتند. تکنیکهای جواهرسازی سومریان و رپرتوار طراحی توسط بابلیها و آشوریها و همچنین سکاها در شمال و هیتیها در غرب به ارث رسیدند.
دیادم طلای آشوری
دیادم مشبک از مقبرههای نمرود که با طلا، عقیق و لاجورد ساخته شده است.
در طول قرن هفتم قبل از میلاد، آشوریها اولین امپراتوری واقعا چند فرهنگی را ایجاد کردند که از مصر تا خلیج فارس و شمال تا ترکیه را در بر می گرفت. آشوریها اولین کتابخانه را ساختند، شهرهای بزرگ را تأسیس کردند، و قناتها و جادههای آسفالت را توسعه دادند که پایه و اساس امپراتوریهای ایرانی، یونانی، روم و اشکانی را به دنبال داشت. علاوه بر این دستاوردها، جواهرات آشوری نیز بسیار پیشرفته بود. مردان و زنان آشور باستان مقادیر قابل توجهی جواهرات از جمله طلسم، دستبند مچ پا، گردنبندهای چند رشتهای سنگین و مهرهای استوانهای میپوشیدند.
گاو بالدار شدو
نقش برجسته یک گاو بالدار که به نام شیدو نیز شناخته می شود، ج. 713-716 قبل از میلاد تصور میشد این انسان گاو نر به انسان کمک می کند تا با شر و هرج و مرج مبارزه کند.
کاوشها در شهر باستانی نمرود بقایای مقبرههای سلطنتی را به دست آوردهاند که حاوی انبوهی از آثار باستانی است. این مقبرهها که مربوط به قرن هشتم قبل از میلاد هستند، حاوی بیش از 50 پوند طلا و سنگهای نیمه قیمتی بودند. تابوت مهر و موم شده ای که در یکی از مقبرهها پیدا شد حاوی جسد زنی بود که مجموعهای از جواهرات نفیس را بر تن داشت. تابوت دیگری حاوی بقایای دو همسر ملکه بود که با هم دفن شده بودند، هر دو در کتان گلدوزی پیچیده شده و با جواهرات پوشانده شده بودند از جمله تاج، یک بند مشبک، 79 گوشواره، 30 حلقه، 14 بازو، 4 خلخال، 15 ظروف، و تعداد زیادی زنجیر.
سینه سکایی عتیقه
سینهای سکایی متعلق به قرن چهارم قبل از میلاد
سکاها مردم کوچ نشین استپ اوراسیا بودند که از قرن هفتم تا سوم پیش از میلاد به طور خاص هنرهای زیبا و جواهرات تولید میکردند، همانطور که سکاها با یونانیان در تماس بودند، هنر و جواهرات هر دو فرهنگ متقابلاً تحت تأثیر قرار گرفتند. سکاها به جواهرات شخصی دقیق، سلاحهای زینتی و تله اسب علاقه داشتند.
شانه داسی طلایی
شانه سکایی طلایی که صحنه نبرد را به تصویر میکشد.
جواهرات طلای سکایی توسط موزهها بسیار ارزشمند است و بسیاری از با ارزشترین آثار را میتوان در موزه هرمیتاژ در سنت پترزبورگ یافت. تکنیکهای فلزکاری سکایی شامل ریختهگری، حکاکی، تذهیب، خاتم کاری و سنگسازی بود. تصاویر حیوانات خارق العاده از جمله گریفینها، ابوالهولها و حیوانات بالدار با سر انسان به سبک «حیوانی سکایی» معروف شده است.
چشم مصری هوروس
چشم هوروس نماد مصر باستان برای قدرت و حفاظت الهی است.
جواهرات مصر باستان و احیای مدرن آن
مردم مصر به شدت تحت تأثیر هنر جواهرسازی سومریها قرار گرفتند. آنها از تکنیکهای ساخت جواهرات سومری استفاده کردند تا سبک متمایز خود را ایجاد کنند، سبکی که امروزه محبوبیت دارد. جواهرات مصری فوراً قابل تشخیص هستند، زیرا نقوش باستانی مانند آنخ، خپر (اسکاراب) و چشم هوروس هنوز به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرند.
آویز اسکراب مصری خپر
خپر یا اسکاراب با تولد دوباره، تجدید و رستاخیز مرتبط بود.
جواهرات مصری منحصراً زینتی نبودند. همچنین به دلیل نمادهای مذهبی، ویژگیهای جادویی و خواص درمانی آن ارزشمند بود. خپر (اسکاراب)، نماد خلقت و تناسخ، محبوبیت خاصی داشت، چه به عنوان حلقه و چه به عنوان آویز. تصور میشد که تصاویر خدایان برخی از قدرتها و ویژگیهای خدا را به پوشنده میدهد.
کیس مومیایی مصری
یک جعبه مومیایی مصری که حلقهها، گوشوارهها و دیگر جواهرات روی هم را نشان میدهد.
جواهرات در مصر باستان بسیار محبوب بود. مقدار جواهراتی که یک فرد میپوشد نشان دهنده جایگاه اجتماعی آنها بود. سبکهای جواهرات در میان اشراف شامل انگشتر، دستبند، گوشواره، گردنبند و خلخال بود. اعضای ثروتمند جامعه در جواهرات خود دفن میشدند تا بتوانند بهترین لباسهای خود را در زندگی پس از مرگ بپوشند.
دستبند پیدا شده روی یک مومیایی
دستبند طلا، فیانس، کارنلین و لاجورد که بر روی مومیایی شوشنق دوم یافت شده است با چشمی از هوروس تزئین شده است.
طلا در جواهرات اشرافی اولیه مصر نقش اساسی داشت؛ اما طبقات پایین قادر به خرید این فلز گرانبها نبودند. برای مردم مصر باستان، دستبندها و حلقه ها از گیاهانی که در کنارههای رود نیل رشد میکردند ساخته میشدند. سایر جواهرات ساده از استخوان یا سفال ساخته میشد. تا زمان سلسله دوازدهم پادشاهی میانه (1991-1783 قبل از میلاد) بود که جواهرات سنگهای قیمتی شهرت پیدا کردند. بخشی از دلیل تاخیر در ترکیب سنگ های قیمتی در جواهرات به این دلیل بود که مصریان اولیه فاقد ابزار کار با سنگها بودند.
گردنبند یقه طلا مصری
یقه طلای مصری با منبت کاری شده با سنگ لاجورد و فیروزه از موزه هنر متروپولیتن.
سنگهای قیمتی بسیار ارزشمند بودند، زیرا تصور میشد جنهای قدرتمندی را که به سنگ تبدیل شده بودند در خود جای میدهند. مصریان از مهرههایی از زمرد، کرنلیان، عقیق، لاجورد و آمتیست در گردنبند استفاده میکردند تا از هر گونه شرارت محافظت کنند.
نیم تنه نفرتیتی مصری
مجسمه نیم تنه معروف نفرتیتی که اکنون در برلین به نمایش گذاشته شده است.
زمرد یک سنگ قیمتی بسیار محبوب در مصر باستان بود. آنها در منطقه استخراج میشدند و سبز به عنوان رنگ مقدس مرتبط با حاصلخیزی زمین در نظر گرفته میشد. در زمانهای قدیم، فقط فراعنه مجاز به پوشیدن زمرد بودند. آنها به عنوان سنگ قیمتی مورد علاقه کلئوپاترا شناخته میشدند. برخی از زمردها را به صورت حلقههایی قرار میدادند که بر خلاف پایه آن در نوک انگشت قرار میگرفتند. پادشاهان مصری نیز با زمرد که نماد زندگی ابدی است به خاک سپرده میشدند. طبق گزارشها، یک گردنبند زمردی زیبا متعلق به قرن چهاردهم قبل از میلاد در مقبره پادشاه توتانخامن پیدا شد.
آویز از مقبره توتانخامن با وادجت.
بیش از یک مورخ عرب قرن نهم نشان داد که مومیایی خئوپس (همچنین به نام خوفو که از 2589 تا 2566 قبل از میلاد سلطنت کرد) با یک گردنبند بزرگ سینهای و یک سنگ قیمتی که احتمالاً یاقوت بوده است دفن شده است. گارنت به گفته ابوب عبد الحلم:
یکی در زیر قله هرم اتاقی با یک زندان توخالی دید که در آن مجسمهای از سنگ وجود داشت که بدن مردی را محصور کرده بود، که روی سینهاش سینهای از طلا غنیشده با سنگهای خوب و شمشیری به قیمت غیرقابل تخمین وجود داشت. بر روی سر، کاربونکل ( یاقوت یا گارنت ) به اندازه یک تخم مرغ، درخشان مانند خورشید، که روی آن شخصیتهایی بود که هیچ کس نمیتوانست، بخواند.
انگشتر خئوپس با کارتوش
به اصطلاح حلقه خئوپس که کارتوش خوفو را در خود دارد و زمانی تصور میشد که متعلق به او بوده است. اکنون تصور میشود که متعلق به کشیشی در فرقهای بوده که خوفو را در جیزه خدایی میکرد.
نقوش مصری به طور گسترده در جواهرات احیای اواخر قرن 19 و 20 مورد استفاده قرار گرفت. گروه ترکان و مغولان تماشایی که در سال 1922 از مقبره توتانخامن کشف شد الهام بخش شدهنر دکوطراحانی که با اشتیاق مضامین و نقوش مصری را پذیرفتند و با استفاده آزادانه از سنگهای قیمتی رنگی آنها را تقویت کردند.
سکه فینیقی طلا
نقش فنیقیان دریانورد
فنیقیه تمدنی باستانی بود که در امتداد مناطق ساحلی لبنان، سوریه و اسرائیل امروزی متمرکز بود. فنیقیها در درجه اول کارآفرینان بودند. آنها از 1550 تا 300 قبل از میلاد یک شبکه تجاری بزرگ در منطقه مدیترانه داشتند. در طول قرنهای 9 تا 6 قبل از میلاد، فنیقیها هم مستعمرات و هم مراکز تجاری در سرتاسر دریای مدیترانه، از قبرس در شرق، تا شمال آفریقا و اسپانیا تأسیس کردند. آنها با تجارت فلزات گرانبها، شراب، روغن زیتون، شیشه، بردگان و الوار ثروتمند شدند. فنیقیها الفبای خود را نیز صادر کردند که به دلیل استفاده گسترده از آن، جد تمام الفبای مدرن شد.
نقشه فنیقیه باستان
فینیقیها از طریق شبکه تجاری گسترده خود با یونانیها، مصریها و آشوریها در میان دیگران تجارت میکردند. کلمه فینیقی از کلمه یونانی phoinikèia به معنای ارغوانی گرفته شده است، زیرا یکی از اقلام تجاری اولیه فنیقیها رنگ پارچه ارغوانی بود که توسط اشراف یونانی استفاده میشد.
نقشه راه های تجاری فنیقی
التقاط عنصر کلیدی هنر فنیقی است. فرهنگ فنیقی به دلیل خلق اشکال اصلی هنر و جواهرات شناخته شده نیست؛ اما به دلیل ایجاد ترکیبها و اصلاحات غیرعادی در نقوش و طرحها از فرهنگهای متعددی که با آنها تماس داشته است، اعتبار دارد.
الفبای فنیقی
با این وجود، فنیقیها مسئول ابداع هنر دانه بندی طلا هستند، تکنیکی که در آن دانههای کوچک طلا بر روی پس زمینه ذوب میشوند. اگرچه اتروسکها بعداً این تکنیک را به کمال رساندند؛ اما فنیقیها این فرآیند را اختراع کردند و آن را در سراسر جهان منتشر کردند.
انگشتر طلای فنیقی
فنیقیها همچنین مدهای جدیدی را برای پوشیدن جواهرات ایجاد کردند که به مقدار زیادی از آن استفاده میکردند. زنان فنیقی گوشوارههای طلایی با آویزهای قطرهای در امتداد لبه گوش خود میپوشیدند. آنها همچنین گردن خود را با گردنبندهای متعدد می پوشاندند و تقریباً روی هر انگشت حلقه می انداختند.
انگشتر طلای فنیقی
فنیقیها به عنوان واسطههای فرهنگی، سنتها، نقوش و تکنیکهای جواهرات را به شرکای تجاری خود در سراسر دریای اژه منتشر کردند. این هدایا، همراه با بسیاری از ایدهها و پیگیریهای فکری دیگر، به راهاندازی یک احیای فرهنگی در یونان کمک کرد، دورهای که به «عصر طلایی» یونان و تولد تمدن غرب منجر شد.
زنان نقاشی دیواری مینوی با زیورآلات
نقاشی دیواری مینوی که سه زن را با جواهرات روز به تصویر می کشد.
سبک کلاسیک و جواهرات یونان باستان
یونان سابقه طولانی در هنرهای تزئینی دارد که حدود 5000 سال را در بر میگیرد. تمدن مینوی که در جزیره کرت متمرکز بود، بین سال های 2700 تا 1450 قبل از میلاد شکوفا شد و پس از آن توسط میسنیها جایگزین شد. مینویها به استفاده از جواهرات طلایی به شکل آویز، حلقه و گوشواره که با طرحهایی از مجسمههای حیوانات تزئین شده بود، معروف بودند.
آویز هورنت مینوی
آویز مینوی که دو هورنت و یک لانه زنبوری را به تصویر میکشد (قرن هفدهم قبل از میلاد).
یونان Mycenaean حدود 1600-1100 قبل از میلاد ادامه یافت، اگرچه آنها بسیاری از طرحها و نقوش مینویها را پذیرفتند، اما Mycenaean الگوهای انتزاعی و طرحهای سبک را ترجیح میدادند. تکنیکهای رایج ساخت جواهرات در آن دوره شامل رپوسه، فیلیگرن،میناکاری، و استفاده از سنگهای قیمتی و شیشههای رنگی بود.
ماسک طلای تشییع جنازه میسنی
ماسک تدفین میکنایی طلایی معروف به «نقاب آگاممنون» (حدود 1550-1500 قبل از میلاد).
پس از یک دوره کوتاه به نام قرون تاریک یونان (حدود 1100-800 قبل از میلاد) دوره مهم تاریخ یونان به نام دوره یونانی باستان یا کلاسیک میآید. در این زمان است که پایههای تمدن غرب شکل گرفت. اگرچه هیچ تاریخ ثابت یا توافق جهانی برای آغاز یا پایان دوره یونان باستانیا کلاسیک وجود ندارد، به طور سنتی، این دوره با تاریخ اولین بازیهای المپیک (776 قبل از میلاد) شروع میشود و با تسلط روم پایان مییابد. (146 قبل از میلاد).
نقاشی دیواری باستانی زن Mycenae هدیه میپذیرد
در این نقاشی دیواری باستانی، بانوی Mycenae یک گردنبند هدیه میپذیرد.
هنر یونان باستان معمولاً به چهار دوره تقسیم میشود. دورههای هندسی، باستانی، کلاسیک و هلنیستی اگرچه هیچ گذار شدیدی از یک دوره به دوره دیگر وجود ندارد. با این حال، در طول دورههای کلاسیک و هلنیستی ( از قرن پنجم تا دوم پیش از میلاد ) بود که جواهرات یونانی به بالاترین اوج خود رسید. هنر این دورهها تحت سلطه علاقه شدید به طبیعت است که اغلب با سطح بالایی از رئالیسم نشان داده میشود.
یک جفت گوشواره یونانی
جواهرات به گونهای ساخته میشد که شبیه اشیاء طبیعی باشند و اغلب پرندگان، گلها، برگها و حیوانات و همچنین تصاویر خدایان از جمله آفرودیت، هرمس، پرسئوس، آتنا، اروس و نایک را نشان میدادند. در این دوره، جواهرات غالباً دارای کارهای فیلیگران و میناکاری بودند. سنگهای قیمتی در یونان کلاسیک به خوبی شناخته شده بودند و مانند مصریان قبل از خود، یونانیان قدرت طلسم و دارویی را به آنها نسبت میدادند.
دیادم طلا با گل
دیادم طلا با گلهای میناکاری شده از قرن سوم قبل از میلاد
مردان و زنان گیلاسها و روسریهای تزیینی با نقش برجسته طلا و منبت کاری شده با سنگهای قیمتی میپوشیدند. گوشوارهها شکلهای جدیدی به خود گرفتند که شامل لنگر، انگور، اهرام، سر قوچ و گل میشد. جواهرات به وفور پوشیده میشد، اگرچه همه مصرف آشکار را تایید نمیکردند. بدیهی است که افلاطون فیلسوف یونانی تمایل شاگردش ارسطو به آراستن دستانش با تعداد بیش از حد حلقه را تایید نمیکرد.
دستبند یونانی با سنگهای قیمتی
یونانیان باستان تأثیر عمیقی بر هنر، سیاست و فرهنگ بسیاری از تمدنهای دیگر در طول تاریخ داشتند. نه تنها امپراتوری روم بسیاری از جنبههای فرهنگ یونانی را جذب کرد، بلکه هنر و ایدههای یونانی نیز باعث رنسانس در اروپای غربی و احیای نئوکلاسیک در قرنهای 18 و 19 شد. امروز که ما از هنر کلاسیک یا سبک کلاسیکما از میراث فرهنگی و هنری که تمدنهای یونان باستان و روم باستان به ما دادهاند قدردانی میکنیم.
جواهرات اتروسکی و رومی و احیای مدرن آنها
آویز اتروسکی با شیر
آثار باستانی ایتالیا بسیار نادر هستند؛ اما ما میدانیم که صنعتگران کلاسیک فلزسازان استثنایی بودند. تا سال 600 قبل از میلاد، جواهرات فنیقی در فرهنگ اتروسکها، مردمی که شمال و مرکز ایتالیا را قبل از ظهور امپراتوری روم اشغال کرده بودند، نفوذ کرده بود. اتروسکها به زبانی صحبت میکردند که با لاتین یا یونانی ارتباطی نداشت و از 616 تا 509 قبل از میلاد بر ایتالیای شمالی حکومت کردند.
حلقه اتروسکی باستانی
سبک اتروسکی در بسیاری از جواهرات قرن 19 و 20 گنجانده شده است. اتروسکها و رومیها بسیاری از جنبههای فرهنگ یونان را جذب کردند. هنر آنها طبیعت گرایانه و فیگوراتیو بود. جواهرات به گونهای ساخته میشدند که شبیه اشیاء طبیعی باشند و اغلب گلها، برگها و حیوانات و همچنین تصاویر خدایان را نشان میدادند. مانند مصر باستان، رومیها به سنگهای قیمتی به دلیل قدرت شفابخشی، طلسم و همچنین زیبایی آنها ارزش قائل بودند. جواهرات رومی با استفاده گسترده از مهرها و سنگهای قیمتی حکاکی شده از جمله آمتیست، عقیق، کهربا، مروارید، یاقوت کبود، الماس، جت و زمرد مشخص میشود.
موزاییک پمپئی که جواهرات را نشان میدهد
در روم باستان، کودکان توسط طلسمی به نام بولا محافظت میشدند. یک تاول به گردن بسته میشد و بسته به ثروت خانواده از مواد مختلفی ساخته میشد. مردم عادی اغلب بولهای چرمی میپوشیدند؛ اما اشراف بولهای طلا یا نقره داشتند. یک دختر تا آستانه ازدواج خود را میپوشید و پسرها تا زمانی که شهروند رومی شدند آن را میپوشیدند. با این حال، گاو پسری با احتیاط ذخیره شد و در مواقع خاصی که به عنوان یک مرد ممکن است به حمایت الهی نیاز داشته باشد، پوشیده شد.
آویز رومی از آمتیست
با توجه به تمایل رومیان به دولتمردی، تعجب آور نیست که قوانینی برای تعیین اینکه چه کسی حق پوشیدن اقلام خاص از جواهرات را دارد وضع شده است. امپراطور تیبریوس (42 قبل از میلاد تا 37 پس از میلاد) از بردگان آزاد شده خواسته بود تا قبل از اینکه بتوانند انگشترهای طلایی خود را ببندند، مالک دارایی باشند. امپراتور سوروس حق استفاده از انگشترهای طلا را در ابتدا به سربازان رومی و سپس به همه شهروندان آزاد داد. قانون حکم میکرد که حلقههای نقره برای آزادگان و انگشترهای آهنی برای بردگان مناسب است.
یک نظر برای این مقاله بنویسید
ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد. فیلدهای اجباری با * نشان گذاری شدهاند.