شیشه طلایی شکلی لوکس از شیشه است که در آن طرح تزئینی ورق طلا بین دو لایه شیشه ذوب میشود. برای اولین بار در یونان هلنیستی یافت شد، به ویژه مشخصه شیشه رومی اواخر
شیشه های طلایی و تاریخچه و کاربرد آن
شیشه طلایی شکلی لوکس از شیشه است که در آن طرح تزئینی ورق طلا بین دو لایه شیشه ذوب میشود. برای اولین بار در یونان هلنیستی یافت شد، به ویژه مشخصه شیشه رومی اواخر امپراتوری در قرن سوم و چهارم پس از میلاد است.
فرآیند ساخت شیشه طلایی دشوار بود و به مهارت زیادی نیاز داشت. برای شیشههای رومی پسین، ابتدا یک دیسک تخت کوچک گرد، معمولاً حدود سه تا پنج اینچ، از یک کره دمیده با کف صاف، از شیشههای رنگی یا ساده جدا میشد. سپس یک تکه ورق طلا را با صمغ عربی به آن چسباندند. این طرح با تراشیدن ورق طلا ایجاد شده است. ظرف اصلی، فنجان یا کاسه، با دمیدن و برش، با کف صاف به اندازه دیسک اول تشکیل میشد. سپس مجدداً حرارت داده شد و با دقت روی دیسک با طرح پایین میآید و کف صاف را با دیسک طراحی شده قرار میدهد تا با هم ذوب شوند. سپس ظرف کامل برای آخرین بار حرارت داده شد تا همجوشی کامل شود. گزارشهای مختلف از دورههای مختلف تا حدودی از نظر توالی دقیق مراحل و جزئیات دیگر متفاوت است؛ اما روند آن اساساً یکسان است.
تصور میشود که کاسههای شیشهای هلنیستی بزرگتر با استفاده از قالبگیری به جای دمیدن شکل گرفتهاند، زیرا کل کاسه دو برابر شده و ظروف داخلی و خارجی باید دقیقاً با هم هماهنگ شوند. برخی از مدالهای ظریف بعدی به نظر میرسد که از همان ابتدا ساخته شدهاند و برخی حاوی رنگدانههایی غیر از طلا هستند. این مدالهای لبههای صافتر از محیط شیشه بهعنوان ماتریس برای مینیاتورهای پرتره استفاده میکردند و ثابت شده است که این مدال بسیار مؤثر است، بهجز فلزات گرانبها و سنگهای حکاکی شده. آنها احتمالاً در ابتدا برای آویزان شدن برای نمایش یا در جواهرات در نمونههای کوچکتر مانند جنادیوس ساخته میشدند؛ اما برای اهداف تدفین نیز مورد استفاده قرار میگرفتند و اغلب از پایهی شیشه آبی استفاده می کردند.
کاسه رومی با شیشه بند طلا
تسریهای شیشهای طلا، حداقل در زمان بیزانس، دارای یک لایه بسیار نازک شیشهای بودند که احتمالاً با چسباندن ورق طلا روی شیشهی پایینی آن ریخته میشد. تسریها را به صورت بلوک میساختند و سپس به مکعبهایی برش میدادند که در مورد زمینههای طلا نسبتاً بزرگ هستند. پسزمینههای طلایی روی پسزمینههای قرمز یا زرد خاکی گذاشته میشد که جلوه بصری آنها را افزایش میداد. به نظر میرسد بیشتر رنگهای تسری به صورت محلی روی موزاییک ساخته شدهاند؛ اما بحثهایی وجود دارد که آیا این موضوع در مورد شیشههای طلایی صادق است یا خیر. در قرن یازدهم مرکز مسیحی نسبتاً جدید به نظر میرسد از تسریهای طلا ساخته شده در قسطنطنیه استفاده کرده است.
مهرههای شیشهای طلای رومی با استفاده از لوله یا میله داخلی که ورق طلا به آن چسبانده شده بود، ساخته میشد. یک لوله بزرگتر روی آن لغزید و مهرهها جدا میشدند. مهرههای شیشهای طلای رومی که به راحتی حمل میشوند و بسیار جذاب هستند، در خارج از امپراتوری مانند خرابههای Wari-Bateshwar در بنگلادش، و مکانهایی در چین، کره، تایلند و مالزی یافت شدهاند.
شیشه با نوار طلایی یک تکنیک هلنیستی و رومی مرتبط است که در آن از نوارهای ورق طلا که بین شیشههای بی رنگ قرار گرفتهاند، به عنوان بخشی از اثر مرمری در شیشه اونیکس استفاده میشود و آنها بیشتر در بطریهای عطر کوچک و مانند آن به کار گرفته میشد.
رایجترین شکل ظرف در نمونههای رومی متأخر، کاسه یا فنجان نوشیدنی بود که گمان میرود در اصل هدایای خانوادگی برای عروسیها، سالگردها، سال نو، جشنهای مذهبی مختلف و مواردی از این قبیل بوده است که در برخی موارد ممکن است در در زمان تولد ارائه شود. در تعمید مسیحی هیچ یک از انواع ظروف شیشهای طلایی که به عنوان نشانگر قبر بریده شدهاند، به طور کامل باقی نمانده است، اگرچه حدود 500 ظروف برش خورده شناخته شده است؛ اما از آنجایی که بسیاری از آنها کتیبههایی دارند که مالک را به نوشیدن تشویق میکند؛ معمولا به عنوان لیوان نامیده میشود. با این حال، لیوانهای نوشیدنی رومی اغلب بسیار پهن و کم عمق بودند، اگرچه شکلهای بلند راست یا کمی گشاد مانند لیوانهای مدرن نیز یافت میشوند. موزاییکی در خرابههای شمال آفریقادوگا دو برده تنومند را نشان میدهد که از آمفوراها شراب را در دو کاسه کم عمق میریزند که توسط بردگانی که در ضیافت منتظر هستند نگه داشته شدهاند.
در زمانی که احتمالاً بسیار دیرتر بوده است، شاید پس از دهها سال استفاده، در مرگ مالک ظرف اصلی شیشهای بدون تزئین بریده و تراشیده شد تا فقط گرد شیشهای طلا باقی بماند، که سپس در دخمهها به عنوان قبر استفاده میشد. نشانگر احتمالاً در بسیاری از موارد فنجان قبلاً در حالت استفاده عادی شکسته بود و ته ضخیم با تزئینات برای استفاده بعدی به این روش حفظ شده بود. اجساد در دخمهها در فرورفتگیهای کوچکی به نام لوکولی دفن میشدند، روی هم قرار میگرفتند، عمدتاً در امتداد راهروهای باریکی که از صخرههای نرم توخالی شده بودند و بدون شک نوعی نشانگر برای بازدیدکنندگان لازم بود تا مکان مناسب را پیدا کنند. آنها همچنین ممکن است به عنوان مهر و موم بر روی قبر عمل کنند، زیرا آنها را در ملات یا گچ فشار میدادند. اشیاء تزئینی کوچک نیز به همین ترتیب مورد استفاده قرار گرفتند. آنها همچنین ممکن است به عنوان وسیلهای برای دفع ارواح شیطانی در نظر گرفته شده باشند، به ویژه در اواخر دوره، زمانی که پرترههای مقدسین رایجتر شد.
نمونهای در موزه هنر متروپولیتن هنوز به تکهای از ملات در اطراف لبههای آن متصل است و نشان میدهد که ملات روی لبه شیشه همپوشانی داشته. لبههای ناهموار عمدتاً توسط ملات پنهان میشدند و همچنین کلید محکمتری برای ملات فراهم میکردند تا شیشه را در جای خود نگه دارد.
بسیاری از تکههای شیشه طلا دارای پرترههایی از افراد خصوصی، عمدتاً زوجهای متاهل، بودند که ممکن است متوفی نیز شامل آنها باشد، در حالی که برخی دیگر دارای پرترههایی از شخصیتهای مذهبی مانند مقدسین یا نمادهای مذهبی بودند. این رسم توسط رومیان مسیحی، یهودی (13 نمونه مشخص یهودی شناخته شده است) و بت پرست دنبال شد. مجموعههای مختلف تصاویر، جدای از تعداد فزاینده پرترههای خصوصی، نمونهای از نقاشیهایی است که در دخمهها و دیگر هنرهای مسیحیت اولیه و معادل یهودی آن در آن دوره نیز یافت میشود. همانطور که هنر مسیحی در اواخر قرن 4 و 5 توسعه یافت، تغییرات آن در موضوعات و رفتار آنها در شیشههای طلا منعکس شد، قبل از اینکه استفاده از دخمهها متوقف شود؛ عرضه نمونهها به پایان رسید.
دوره هلنیستی
این تکنیک در دوران هلنیستی مورد استفاده قرار میگرفت و نمونههای هلنیستی عموماً هر دو از نظر فنی جاهطلبانهتر از نمونههای رومی هستند، با کاسههای پهن یا فنجانهای نوشیدنی که دور طرفهای خمیدهشان را با شیشههای طلایی تزئین کردهاند و هنرمندانهتر اجرا میشوند. موزه بریتانیا یک کاسه تقریباً کامل (شکسته اما تعمیر شده) به عرض 19.3 سانتی متر و ارتفاع 11.4 سانتی متر دارد که یکی از دو مقبرهای در کانوزا در آپولیا متعلق به حدود 270 تا 160 قبل از میلاد است. بیشتر قسمتهای داخلی آن بسیار ظریف با نیلوفر آبی و آکانتوس تزئین شده. نقوش بیشتر در شیشههای طلایی این دوره دیده میشود تا طرحهایی با پیکرههای انسانی. تعداد انگشت شماری از نمونههای تقریبا کامل دیگر و نسبتاً قطعات بیشتر وجود دارد.
این قطعات معمولاً به اسکندریه در مصر اختصاص داده میشوند که اغلب به عنوان مرکز اصلی شیشههای لوکس هلنیستی دیده میشود و توسط طنزپرداز قرن اول مارسیال و منابع دیگر به عنوان منبع شیشههای بیش از حد استادانه ذکر شده است. به نظر میرسد یکی از آنها منظره نیلوتیک را نشان میدهد، اگرچه این موضوع در جاهای دیگر محبوب بود. با این حال، قطعاتی در حفاری یک کارخانه شیشه در رودز پیدا شده است.
دوره روم
تسریهای موزاییک شیشهای طلا در قرن اول بعد از میلاد در موزاییکهای خانگی استفاده میشود و ظاهراً رم اولین مکان آن بوده است. آنها در طول دورههای باستان و قرون وسطی تا امروز مورد استفاده قرار گرفتند. در حدود 400 طلا به عنوان رنگ پس زمینه برای موزاییکهای مذهبی مسیحی استفاده شد، همانطور که در سراسر دوره بیزانس بود.
معمولاً تصور میشود که قطعات تزئین شده رومی متأخر در داخل و اطراف رم ساخته شدهاند، به ویژه در مورد پرترههای ساکنان آنجا، اما همچنین در راینلند در اطراف کلن و آگوستا تروروروم، تریر مدرن که مرکز دیگر محصولات شیشهای لوکس بود. گمان میرود اسکندریه هنوز یک مرکز اصلی بوده است، و از تحلیل زبان شناختی کتیبهها نشان داده شده است که این تکنیک و شاید هنرمندان و صنعتگران واقعی، از آنجا به روم و آلمان رسیده است. با این حال، ممکن است تصادفی برای بقا باشد که بدنه بزرگ دیگر پرترههای «طبقه متوسط» از آن دوره، پرترههای مومیایی فیوم از مصر است.
مدال گنادیوس در نیویورک، نمونهای زیبا از پرتره اسکندریه روی شیشه آبی است که از تکنیک پیچیدهتر و سبک طبیعی نسبت به نمونههای رومی استفاده میکند، از جمله نقاشی روی طلا برای ایجاد سایه و با کتیبه یونانی. نشان دادن ویژگیهای گویش محلی شاید این قطعه را برای جشن پیروزی در یک مسابقه موسیقی به او داده بودند یا سفارش داده بودند. یکی از معروفترین مدالهای پرتره به سبک اسکندریه، با کتیبهای به زبان یونانی مصری، بعداً در جمماتای اوایل قرون وسطی در برشا نصب شد، با این باور اشتباه که امپراطور پارسا و ملکه گوتیک گالا پلاسیدا را نشان میدهد. پرتره در مدال برشیا همچنین دارای ویژگیهای سبکی واضحی با پرترههای مومیایی فایوم مصر روم است.
یکی از برجستهترین اقتباسهای رومی از سبکهای هلنیستی ظروف شیشهای، استفاده انتقالی از شیشه نوار طلایی بر روی اشکال و فرمهایی بود که قبلاً برای رسانهها ناشناخته بود. این نوع شیشه با یک نوار شیشه طلایی متشکل از یک لایه ورق طلا که بین دو لایه شیشه بی رنگ قرار گرفته است، مشخص میشود. طرحهای رنگی معمولی نیز شامل لیوانهای سبز، آبی و بنفش است که معمولاً در کنار هم قرار میگیرند و قبل از ریختهگری یا دمیدن در یک الگوی عقیق، مرمر میشوند.
یک نظر برای این مقاله بنویسید
ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد. فیلدهای اجباری با * نشان گذاری شدهاند.