قیمت طلا با ترکیبی از عرضه و تقاضا، نرخ بهره ( انتظارات نرخ بهره) و رفتار سرمایه گذار در برابر ریسک تغییر میکند. این به اندازه کافی ساده به نظر میرسد؛ اما
چه چیزی باعث تغییر قیمت طلا میشود؟
قیمت طلا با ترکیبی از عرضه و تقاضا، نرخ بهره ( انتظارات نرخ بهره) و رفتار سرمایه گذار در برابر ریسک تغییر میکند. این به اندازه کافی ساده به نظر میرسد؛ اما روشی که این عوامل با هم کار میکنند گاهی اوقات غیرمعمول است. به عنوان مثال، بسیاری از سرمایه گذاران طلا را به عنوان یک محافظ تورم در نظر میگیرند.
این امر تا حدی قابل قبول است، زیرا پول کاغذی با چاپ بیشتر ارزش خود را از دست میدهد، در حالی که عرضه طلا نسبتاً ثابت است. با این حال، رابطه بین طلا و تورم در بهترین حالت ضعیف است. نرخهای بهره و نوسانات کلی بازار پیش بینیهای بسیار بهتری برای عملکرد طلا در کوتاه مدت هستند.
عرضه، تقاضا، نرخ بهره و رفتار سرمایه گذاران محرکهای کلیدی قیمت طلا هستند.
طلا اغلب، اما به اشتباه، برای محافظت از تورم با این باور که طلا افزایش مییابد و فشارهای تورمی را جبران میکند، استفاده میشود.
طلا در معرض احساسات سرمایه گذاران در مورد ریسک است؛ اما این رابطه در بهترین حالت آزمایشی است، زیرا طلا میتواند در معرض خطر سقوط کالا و کاهش با سایر کالاها قرار گیرد.
طلا هیچ سود بهرهای ندارد. در واقع، نگهداری فلز زرد هزینه دارد. ذخیره سازی و بیمه از جمله هزینههای نگهداری طلا است.
با توجه به تمایل طلا به حرکتهای نامنظم و رابطه به ظاهر غیرقابل پیش بینی با سایر داراییها، توصیه میشود که طلا بیش از 10 درصد از سبد سرمایه گذاری را تشکیل ندهد، البته این برای همه افراد صدق نمیکند، زیرا در اینجا اهداف فردی در سرمایه گذاری نقش مهمی دارد.
عوامل موثر بر قیمت طلا
تورم
در اقتصاد، تورم افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد است. هنگامی که سطح عمومی قیمت بالا میرود، هر واحد ارز، کالاها و خدمات کمتری را خریداری میکند. در نتیجه، تورم با کاهش قدرت خرید پول مطابقت دارد. نقطه مقابل افزایش تورم، کاهش تورم است، یعنی کاهش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات. معیار رایج تورم، نرخ تورم، درصد تغییر سالانه در یک شاخص عمومی قیمت است. از آنجایی که قیمتهایی که خانوارها با آنها مواجه میشوند همه به یک میزان افزایش نمییابند، شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) اغلب برای این منظور استفاده میشود. شاخص هزینه اشتغال نیز برای دستمزد در برخی کشورها مثل ایالات متحده استفاده میشود.
اکثر اقتصاددانان موافق هستند که سطوح بالای تورم و همچنین تورم فوق العاده، که اثرات مخرب شدیدی بر اقتصاد واقعی دارند؛ ناشی از رشد بیش از حد مداوم در عرضه پول است. دیدگاهها در مورد نرخهای پایین تا متوسط تورم متنوعتر هست. تورم کم یا متوسط ممکن است به نوسانات تقاضای واقعی برای کالاها و خدمات، یا تغییرات در منابع موجود مانند زمان کمبودها نسبت داده شود. تورم متوسط بر اقتصادها به دو صورت مثبت و منفی تأثیر میگذارد. اثرات منفی شامل افزایش هزینه فرصت خواهد بود. نگهداری پول، عدم اطمینان در مورد تورم آینده که ممکن است سرمایه گذاری و پس انداز را منصرف کند، و اگر تورم سریع باشد، کمبود کالاها به دلیل نگرانی مصرف کنندگان از افزایش قیمتها در آینده شروع به احتکار میکنند. اثرات مثبت شامل کاهش بیکاری به دلیل دستمزد اسمی، اجازه دادن به بانک مرکزی، آزادی بیشتر در اجرای سیاستهای پولی، تشویق وامها و سرمایه گذاری به جای احتکار پول و اجتناب از ناکارآمدیهای مرتبط با کاهش تورم است.
همبستگی با تورم
اقتصاددانان کلود بی ارب، از دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER)، و کمبلهاروی، استاد دانشکده بازرگانی فوکوا دانشگاه دوک، قیمت طلا را در رابطه با چندین عامل مطالعه کردهاند و معلوم شد که طلا با تورم همبستگی خوبی ندارد.
یعنی وقتی تورم بالا میرود به این معنی نیست که طلا لزوما در شرایط خوبی است.
این به بهترین شکل از طریق کاهش طلا در سال 2022 در دنیا قابل مشاهده است در حالی که تورم در حدود 7 درصد افزایش یافته بود.
طلا به عنوان یک دارایی ریسک فعال
بسته به شرایط بازار، طلا ممکن است در شرایط نااطمینانی اقتصادی و بازار مقداری حمایت به دست آورد. در عین حال، طلا کالایی است که فقط ارزش ذاتی دارد، یعنی ارزش آن چیزی است که بازار میگوید ارزشش را دارد.
این امر طلا را به عنوان یک کالای مرده نشان میدهد، جایی که وقتی احساسات شدید خطری به بازارها وارد میشود، طلا ممکن است در کنار سایر کالاها کاهش یابد، زیرا سرمایهگذاران به دنبال پول نقد از داراییهای کالا هستند و به مناطق امنتری میروند، بنابراین این خط باریکی بین بهره مندی طلا از نوسانات ملایم بازار (بالا رفتن طلا) و کاهش ارزش طلا در زمان آشفتگی شدید بازار (کاهش طلا) است، زمانی که طلا در کنار سایر کالاها فروخته میشود.
ارب و هاروی در مقاله خود با عنوان معمای طلایی خاطرنشان کردند که طلا دارای کشش قیمتی مثبت است. این اساساً به این معنی است که با خرید بیشتر مردم طلا، قیمت مطابق با تقاضا افزایش مییابد. همچنین به این معنی است که هیچ مبانی اساسی در قیمت طلا وجود ندارد.
اگر سرمایه گذاران شروع به هجوم به سمت طلا کنند، بدون توجه به شکل اقتصاد یا سیاست پولی که ممکن است باشد، قیمت افزایش مییابد.
قیمت طلا کاملاً تصادفی نیست. برخی نیروها بر عرضه طلا در بازار گستردهتر تأثیر میگذارند و طلا یک بازار کالایی در سراسر جهان است، مانند نفت یا قهوه.
عوامل عرضه
با این حال، برخلاف روغن یا قهوه، طلا مصرف نمیشود. تقریباً هر روز طلای بیشتری استخراج میشود. اگر چنین است، میتوان انتظار داشت که قیمت طلا در طول زمان به شدت کاهش یابد.
جدا از این واقعیت که تعداد افرادی که ممکن است، بخواهند آن را بخرند دائما در حال افزایش است، جواهرات و تقاضای سرمایه گذاری سرنخهایی را ارائه میدهد. همانطور که پیتر هوگ، مدیر تجارت جهانی در کیتکو، گفت: «طلای موجود در جواهرات به طور مؤثر سالها در یک زمان از بازار خارج میشود.»
حتی با وجود اینکه کشورهایی مانند هند و چین با طلا به عنوان یک ذخیره ارزش برخورد میکنند، افرادی که آن را در آنجا خریداری میکنند؛ به طور مرتب آن را مبادله نمیکنند (مثلاً تعداد کمی برای ماشین لباسشویی با تحویل یک دستبند طلا پرداخت میکنند). در عوض، تقاضای جواهرات با قیمت طلا افزایش و کاهش مییابد. زمانی که قیمتها بالا باشد، تقاضا برای جواهرات نسبت به تقاضای سرمایه گذار کاهش مییابد.
طلا در خارج از ایران طی سالهای گذشته
نرخ بهره تأثیر معکوس قابل توجهی بر قیمت طلا در بلندمدت دارد. توجه داشته باشید که قیمت طلا در واکنش به کاهش نرخهای فدرال رزرو به دلیل همه گیری کووید در اوایل سال 2020 در دنیا به میزان قابل توجهی افزایش یافت. همانطور که نرخهای آمریکا به پایین ترین حد خود رسید، طلا پس از آن کاهش یافت و به سمت پایین حرکت کرد، زیرا دستورالعمل فدرال رزرو نشان داد که نرخها برای آینده قابل پیش بینی نزدیک به صفر باقی خواهند ماند.
سرانجام، در سال 2022، در پاسخ به تورم بالا، فدرال رزرو اعلام کرد تا زمانی که تورم تحت کنترل قرار گیرد، نرخ بهره افزایش خواهد یافت. توجه داشته باشید که در این دوره تورم بسیار بالا بود؛ اما قیمت طلا افزایش نیافت. در عوض، با افزایش نرخهای بهره توسط فدرال رزرو و ارائه دستورالعملهای سختگیرانهتر، شروع به کاهش کردند و اوراق بهادار دارای بهره را نسبتاً جذابتر کرد.
بانکهای مرکزی
هاگ میگوید که محرکهای بزرگ بازار قیمت طلا اغلب بانکهای مرکزی هستند. در مواقعی که ذخایر ارزی بزرگ است و اقتصاد در حال غوغا است، یک بانک مرکزی میخواهد مقدار طلای خود را کاهش دهد. (به این دلیل که طلا یک دارایی مرده است) برخلاف اوراق قرضه یا حتی پول موجود در حساب سپرده، هیچ بازدهی ندارد.
مشکل بانکهای مرکزی این است که دقیقاً زمانی است که سایر سرمایهگذاران آنجا به طلا علاقهای ندارند. بنابراین، یک بانک مرکزی همیشه در سمت اشتباه معامله قرار دارد، حتی اگر فروش آن طلا دقیقاً همان کاری است که بانک باید انجام دهد. در نتیجه قیمت طلا کاهش مییابد.
بانکهای مرکزی سعی کردهاند فروش طلای خود را به شیوهای کارتل مدیریت کنند تا از اختلال بیش از حد در بازار جلوگیری کنند. چیزی به نام توافق واشنگتن اساساً بیان میکند که بانکها بیش از 400 تن در سال نمیفروشند. این الزام آور نیست، زیرا یک معاهده نیست. در عوض، این بیشتر یک توافق است؛ اما توافقی که به نفع بانکهای مرکزی است، زیرا تخلیه بیش از حد طلا در بازار به یکباره بر سبد سرمایه گذاری آنها تأثیر منفی میگذارد.
آیا طلا محافظ خوبی در برابر تورم است؟
علیرغم افسانههای بازار مبنی بر اینکه طلا محافظ خوبی در برابر تورم است، واقعیت ممکن است گاهی متفاوت باشد، به این معنی که این دو عامل در بعضی از مواقع با هم ارتباط ندارند. به عنوان مثال در خارج از ایران و سال 2022 تورم افزایش یافت؛ اما طلا با افزایش نرخ بهره عقب نشینی کرد.
آیا طلا به نرخ بهره حساس است؟
از آنجایی که طلا هیچ بازدهی ارائه نمیدهد (به غیر از افزایش/استهلاک قیمت)، تمایل دارد به تغییرات نرخ بهره واکنش معکوس نشان دهد. با افزایش نرخ بهره، طلا تقاضای خود را به نفع اوراق بهادار دارای بهره مانند اوراق خزانه کوتاه مدت یا سایر اوراق بهادار دولتی از دست میدهد.
طلا در کجای بازار قرار میگیرد؟
به یاد داشته باشید، طلا یک کالا است و باید به آن نگاه کرد، به این معنی که طلا اغلب شاخصهای کالاهای گستردهتری را دنبال میکند، نه اینکه به طور قابل توجهی از بازار کلی کالا منحرف شود. در نتیجه، برای سبد سرمایه گذاری همانطور که گفته شد، طلا باید تنها بخش کوچکی از تخصیص کلی به کالاها را تشکیل دهد. ( 5 تا 10 درصد حداکثر دارایی طلا) این عقیده برخی از سرمایه داران خارجی در مورد سبد سرمایه گذاری هست.
طلا همان فلز جادویی و براقی است که برخی از اجسام مجلل مثل مجسمه پادشاهان از آن ساخته شده است. به این ترتیب، طلا در میان کالاهای دیگر به عنوان یک جسم درخشان و ارزشمند در نظر گرفته میشود و در واقع تفاوتهای زیادی بین طلا و سایر کالاها وجود دارد.
طلا را میتوان به بهترین وجه به عنوان ارزی با حجم کمتر و رابطه نزدیک با نرخهای بهره جهانی در نظر گرفت؛ اما طلا همچنین به دلیل عدم همبستگی نسبتاً با سایر داراییهای کلیدی برجسته است، گاهی اوقات از نوسانات بازار سود میبرد و در مواقع دیگر در طول دورههای نوسان شدید، جایگاه خود را همراه با سایر کالاها از دست میدهد. مهمتر از همه، با توجه به تمایل طلا به عمل کردن به روشی غیرمستقیم، بهتر است آن را به یک تخصیص کوچک در سبد سرمایه گذاری خود، نگه دارید.
طلا در همه جای تاریخ ار ارزشمندی بالایی برخوردار بوده است و با گذشت زمان طولانی هم از ارزشمندی آن کاسته نشده و طرفداران بسیاری در بازار دارد که تمایل به خرید طلا و سرمایه گذاری به روی آن را دارند.
یک نظر برای این مقاله بنویسید
ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد. فیلدهای اجباری با * نشان گذاری شدهاند.